قصه گو

داستان دنباله دار

قصه گو

داستان دنباله دار

به توصیه ی زینب

دوستان گلم سلام ...

وبلاگ نویسی برای آدمی با شرایط من دردسر های خودش رو داره

و خوب مقاطعی رو نیست و...

ممنون از توجه همگی به خصوص زینب گلم  و بهار عزیزم

یه مدتی نیستم ...

شاید با دست پر و ادامه داستان بیام

شاید هم نه ... 

خوش و خرم 

قصه گو 

نظرات 10 + ارسال نظر
بهار خانم یکشنبه 5 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 07:07 ب.ظ http://baharswritings.blogsky.com

مرسی که مارو از نگرانی دراوردین ...

انشاالله هر جا هستین خوش و خرم باشین ...

سلامت باشی ...

زینب یکشنبه 5 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 07:47 ب.ظ http://harfayedargooshi.blogsky.com/

دیگه داشتم فک می کردم کلا گذاشتی رفتی ...
باچه...من فقط امیدوارم همیشه خوشحال و موفق باشی...
و جوجوهات سالم !
فقط خواهش می کنم یهویی بی خبر نذاری بری خوب ؟
من قلبم با باتری کار می کنه ! میوفتم میمیرم !

نه عزیزم هستم ...
میام گاهی ...
اما حس ندارم ...

زینب شنبه 25 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 10:51 ب.ظ http://harfayedargooshi.blogsky.com/

سهلام....
نمیای دیده ؟

سلام عزیزم ...
چرا میام
کی اش رو نمیدونم اما ..
بیام خبرت میکنم ...

بهار یکشنبه 2 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 12:32 ق.ظ http://baharswritings.blogsky.com/

سلام

سلام عزیزم

زینب جمعه 21 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:39 ب.ظ http://harfayedargooshi.blogsky.com/

ندا ؟
ندا جونم ! نکنه داری واسه دکترا می خونی ؟
جوجوها حالشون خوبه ؟
از طرف من ببوسشون.

جانم ؟
خوبم خدا رو شکر ...
چشم عزیزم

بهار خانم چهارشنبه 3 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 11:30 ب.ظ http://baharswritings.blogsky.com/

salam

saaalam

زینب سه‌شنبه 16 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 10:19 ق.ظ

بر نمی گردی ندا ؟

عزیزم باور کن من واقعا درگیری دارم ...
خوش و خرم
خودم هم نمیدونم
ولی تو فرض رو بزار رو برنگشتم ...
:)
اگر بیام بهت سر میزنم ..
هر وقت که باشه

زینب زی زی یکشنبه 21 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 01:38 ق.ظ

امیدوارم مشکلاتت زود حل بشه .
مراقب خودت باش عزیزم .
میبوسمت.
خدانگهدار

ممنونم زینب جان
شما هم ...
منم !!
بای گلم

آزاده چهارشنبه 1 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 02:51 ب.ظ

سلام اجازه می دید نوشته هاتون رو تی نودهشتیا بذارم؟
آدرس وبلاگتون هم میذارم به عنوان منبع
لطفا جوابشو زیر خود کامنتم بذارید چون وبلاگ ندارم

آره عزیزم ...
موفق باشی

زینب شنبه 11 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:46 ق.ظ

سلام ندایی !

نمی دونم هنوزم این جا رو چک می کنی یا نه...ولی خواستم بگم که دلم برای خودت و داستانات تنگ شده !

امیدوارم حال خودت و خانواده ت خوب باشه !

دوست دارم !
خدافظی !

سلام زینب جان ...
منم دلم تنگ شده
شمام همینطور
منم همینطور

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد